- صفحه اصلی
- ای بـاب مـراد خلق عالم
ای بـاب مـراد خلق عالم
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-142071
ای بـاب مـراد خلق عالم
سر تا به قدم رسولاکرم
هفتم ولـی خدای منـان!
مهر تو روان دین و ایمان
قرص قمرِ امام صادق
نور بصرِ امام صادق
گفتـار تو چون کلام قرآن
در هـر نفست پیام قرآن
صحـن تو تمـام آسمانها
دوران امـامتت زمـانهـا
چشم همـه بـر عنـایت تو
سرمایـۀ مـا ولایـت تـو
تو بـاب مـراد عالـم استی
تـو کعبـۀ روح آدم استی
تو دسـت عنـایت خـدایی
از خلق جهان گرهگشایی
ای روح، کبوتـر حــریمت
عالم همه بر در حـریمت
موسایی و عالم است طورت
گردیده کلیم، غرق نورت
دلهای شکسته کاظمینت
خواندنـد امـام، عالمینت
از دسـت تـو کار حیدر آید
ز انگشت تو فتح خیبر آید
در حبسی و خلق، پایبستت
سررشتۀ آسمان به دستت
معـراج تـو بود قعر زندان
خلوتگـه ذات حی منان
پیشانی خود نهاده بر خاک
بگذاشته پا به فرق افلاک
.
گردیده نمـاز ، سرفرازت
آورده نماز بر نمازت
بگذاشته پا به فرق افلاک
.
گردیده نمـاز ، سرفرازت
آورده نماز بر نمازت
زندان شده محفل وصالت
آغوش خدای ذوالجلالت
زنجیـر ، سلام بر تو می داد
از دوست پیام بر تو می داد
ای گل ز تو آبرو گرفته
محبوبِ به حبس خو گرفته !
آغوش خدای ذوالجلالت
زنجیـر ، سلام بر تو می داد
از دوست پیام بر تو می داد
ای گل ز تو آبرو گرفته
محبوبِ به حبس خو گرفته !
زندان تو لطف کامل ماست
اشک تو چراغ محفل ماست
اشک تو چراغ محفل ماست
اینجا که فراق نیست در بین
بر توست مقام قاب قوسین
اینجا که تجلی خدایی ست
تاریکی حبس ، روشنایی ست
بر توست مقام قاب قوسین
اینجا که تجلی خدایی ست
تاریکی حبس ، روشنایی ست
افسوس که حرمتت شکستند
بازوی تو را به حبس بستند
بازوی تو را به حبس بستند
در شأن تو شاخه های گل بود
کی شأن تو حلقه های غل بود ؟
کی شأن تو حلقه های غل بود ؟
زجرت به هزار قهر دادند
در زیر شکنجه زهر دادند
در زیر شکنجه زهر دادند
زندانی عترت پیمبر
افسوس که لحظه های آخر
افسوس که لحظه های آخر
دل شیفته ی مدینـه ات بـود
زنجیر به روی سینه ات بود
زنجیر به روی سینه ات بود
پیوستـه سلام بی نیازت
بر لحظه ی آخرین نمازت
بر لحظه ی آخرین نمازت
با آن همه دختر و پسرها
رفتی ز جهان غریب و تنها
معصومه کجاست تا که آید
زنجیـر ز گردنت گشاید ؟
با آن که به حبس می زدی پر
تابوت تو گشته تخته ی در
رفتی ز جهان غریب و تنها
معصومه کجاست تا که آید
زنجیـر ز گردنت گشاید ؟
با آن که به حبس می زدی پر
تابوت تو گشته تخته ی در
مردم که جنازه ی تو دیدند
فریاد ز سوز دل کشیدند
.
تابوت تو را به شهر غربت
بردند ولـی به اوج عزت
فریاد ز سوز دل کشیدند
.
تابوت تو را به شهر غربت
بردند ولـی به اوج عزت
بعد از ضرباتِ حلقه ی غل
تابوت تو گشت غرق در گل
دیگـر نزدند تیــر کینت
کی سنگ زدند بر جبینت ؟
دیگر نبرید کس سرت را
دیگـر نزدنــد دخترت را
تابوت تو گشت غرق در گل
دیگـر نزدند تیــر کینت
کی سنگ زدند بر جبینت ؟
دیگر نبرید کس سرت را
دیگـر نزدنــد دخترت را
تا از جگرش شراره خیزد
“میثم” به غم تو اشک ریزد
“میثم” به غم تو اشک ریزد
106
0
موضوعمدح | شهادت امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرغلامرضا سازگار
قالبمثنوی
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
پربسته بود ... وقت پریدن توان نداشت
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
می خواستند داغ تو را شعله ور کنند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
حساس ترین آینه را می بردند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گوشه ی دخمه خلوتی دارد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
خورشید آسمان سیه چالها منم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
دوری از شهر و دیارم عزتم را لطمه زد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
زندگی با دل پر ، گوشه زندان سخت است
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام رضا (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
مهر و مه گرچه رو به شاه نکرد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
هر که یک دفعه سر این سفره مهمان می شود
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزانقلاب اسلامی
مثل یک خنجر گران به گلو
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
در میان هلهله سوز و نوا گم می شود
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
رسن بر پنجه ی تقدیر بستند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
دلش خون شد ، ز بس یاد شما بود
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
نور خدا شده در ظلمت اسیر
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
ای گل پر پر.....آه و واویلا یا موسی بن جعفر
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
بیا حضرت زهرا بیا به شهر بغداد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
دلا کن نظر ، دلغمین کن نگاه
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
سوره ی نور است در کنج زندان
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
طائر قدسم و بسته در زنجیر بیداد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
دخیل بسته فلک بر ضریح زنجیرش
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
فلق در سینهاش آتش فشانِ صبح گاهی داشت
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)