ندانم ای شه خوبان چه بود تقصیرت

ندانم ای شه خوبان چه بود تقصیرت
که این به تیر زند آن یکی به شمشیرت
 
مشبّک است چرا سینه ات ز نوک خدنگ
شوم فدای تو سینه پر از تیرت
 
کمان کسی نکشیده به قصد صید حرم
چه شد که تیر زنندی بسان نخجیرت
 
سرت شکافته، پهلو دریده، تن مجروح
هنوز تا چه مقدر بود ز تقدیرت
 
شوند صورت تصویر قدسیان در عرش 
به دین صفت نظر آرند گر به تصویرت 
 
قدت خمیده و آهت عَلَم کشیده مگر
نموده ماتم عباس نوجوان پیرت
 
فتاده ای و تو را تاب استقامت نیست 
نموده مردن اکبر مگر زمین‌گیرت 
 
ز تیر حلق علی‌اصغرت نمی‌دانم 
به زیر تیغ جفا گریه شد گلوگیرت 
 
چسان ز تیر الم می‌توان رهایی یافت 
که گیسوی علی‌اکبر نموده زنجیرت 
 
چنان بنای وجودت خراب شد جودی 
که مشگل است به معمار شهر تعمیرت
5
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیزبانحال
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت