- صفحه اصلی
- دید چون زِینبِ مَحزون که زمین می لَرزَد

دید چون زِینبِ مَحزون که زمین می لَرزَد
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-381732
دید چون زِینبِ مَحزون که زمین می لَرزَد
شَط به مُوج آمده و ماء مُعین می لَرزَد
مانده از کارِ فَلک عَرشِ بَرین می لَرزَد
ماندِه زاورادِ مَلک رُوح الَامین می لَرزَد
شد سَراسیمِه و چون رَعد در اَفغان آمد
مُو کَنان مُویه کُنان جانِبِ مِیدان آمد
مَحشَری دید در آن دَشت پَدیدار شده
روز در چشمِ دو عالَم چو شَبِ تار شده
بانگِ کُوس است که بَر گُنبَدِ دَوّار شده
دامنِ دَشت زِ خون یِکسَره گُلنار شده
پِسرِ فاطمه از اَسب نِگُون گَردیده
پای تا سَر تَنِ او غَرقه به خُون گردیده
بَرقِ تیغ است که چُون بَرقِ یَمان میگُذرد
نُوکِ رَمح است که از جُوشَنِ جان میگُذرد
ضَربِ سَنگ است که از خُودِ مَهان میگُذرد
سَرِ تیر است که از سینه رَوان میگُذرد
گردِ غَم بَر رُخِ اَهلِ حَرمِین بِنشَستهِ
شِمر بَر سینهء مَجروحِ حسین بِنشَستهِ
زَد به سَر دَستِ غَم و جانِبِ صَحرا به دَوید
با دو صَد ناله بِنَزدِ عُمرِ سَعد رِسید
گُفت اِی حقَّ نَبی داده به اَنعام یَزید
این حسین است که سازَند به صَد کینهِ شَهید
تو هَمی کُوسِ دَف و نای طَرب ساز کُنی
کَج گُذاری کَله و گُوش به آواز کُنی
این حسین است که قنداقهء او را جِبریل
بُرد بر عَرش به فَرمانِ خداوندِ جَلیل
این حسین است که خادِم بُوَدَش میکائیل
این حسین است که دَربان بُودَش اِسرافیل
به چه تَقصَیر تو اِمروز جَوابَش ندَهی
به لَبِ آب کُشی تِشنه و آبَش ندَهی
پِسرِ سَعد از این گُفتهء جانسُوز گِریست
شَرم کرد از رُخِ او جانِبِ زِینب نِگریست
پَس به گُفتا که در این حال دِگر فایده چیست
زَخمِ کاری به حسین تو نه دَه باشد و بیست
گَر من او را نَکُشَم زَخمِ فَراوان بِکُشد
نیزهء جُورِ سِنان ناوُکِ پِیکان بِکُشد
دخترِ فاطمه چون از پِسرِ سَعدِ عَنید
گشت مأیُوس بیامَد به بَرِ شِمرِ پَلید
گُفت دانم نِکُند بَر تو اَثر گُفت و شِنید
میکُشی تِشنه حسین را به تَمنّای یَزید
چون سَرش می بُری و تَن به زَمین می فِکَنی
سینه اَش را زِ چه از ضَربِ لَگَد می شِکَنی
مُهلتی تا بِسُوی قِبلِه کِشم پایش را
سایه از مَعجرِ نیلی کُنم اَعضایَش را
تَر کُنم زِاشگِ بَصَر لَعل گُهر زایَش را
سیر بینم دَمِ مُردَن رُخِ زیبایش را
چون دِگر وَعدهء دیدار قیامَت باشد
میرود سُوی سَفر خِیر و سَلامَت باشد
پِسرِ فاطمه چون نالهء زِینب به شِنید
چِشم بُگشود زِ هم خواهرِ خود را طَلبید
گُفت با او که مَرا عُمر به آخر به رِسید
دگر از زندگیّ من به نَما قَطعِ اُمید
رُو سُوی خِیمه که هِنگامِ گِرفتاری تست
آخرِ عُمرِ من و اوّل بی یاری تُست
رُو سُوی خِیمه پَرستاری طِفلانَم کُن
جَمع اِطرافِ خود اَطفالِ پَریشانم کُن
ناله بر دردِ دلِ عابدِ گِریانم کُن
گِریه بر حالِ من اِی خواهرِ نالانم کُن
که پَس از من به غَم و غُصّه گِرفتار شَوی
به اِسیرانِ سِتم قافلهِ سالار شَوی
پَس بِناچار سُوی خِیمه رَوان شد زِینب
به فَغان آمد و نُومید زِ جان شد زِینب
دید چون شامِ سیَه روزِ جَهان شد زِینب
بارِ دیگر سُوی مِیدان نِگران شد زِینب
دید چون جِنّ و مَلک اَرض و سَما میگِرید
به سَرِ نِی سَرِ شاهِ شُهدا میگِرید
جودی از پَنجهِء غم جامهء جان چاک نَما
اَشگ از دیده فُرو ریز و بِسَر خاک نَما
رَخنهِ از آهِ دلِ خویش بَر اَفلاک نَما
عَرضِ این حال بَر خواجهء لُولاک نَما
که تَنِ پاک حسین نَرم شد از سُمَّ سُتُور
سَرِ او گه بِسرِ نیزه و گَاهی به تَنُور
5
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبمربع ترکیب
سبک پیشنهادیروضه,زبانحال
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت

داشت هرچند گل جان تو پرپر میشد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)

تو زیر پا رفتی ولی بیچاره زینب
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

داغ تنهایی تو بر جگر من مانده
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

دید از روی بلندی دلبرش آتش گرفت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

بس کن حسین سربه سر نیزه ها مکن
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

بی تو ببین کبوتر بی بال میشوم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

دلداده ای به اشک وَ دلبر برید و رفت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

خبری نیست از تو و کفنت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

همراه زخم های تنت گریه ام گرفت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

این همه راه دویدم ز پی دلدارم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام)

از تماس تازیانه هر تنی آزرده بود
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

مُردم از دلواپسی بسکه پریشان خاطرم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)

خواهر کربلا مادر اشک و عزایم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ای هلال بر نیزه خورشید بر بام
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ای چراغ محملم ای سایه ی سر من
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

خون میگرید قرآن و زبور
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

بر تن من لباس اسارت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اصغر (علیه السلام)

ای کوه صبر ، محمل تو نور طور داشت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)

تویی که از شمیم تو بهشت جان گرفته است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ای ماه نیزه و خورشید کاروان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

نه تنها در وداع تو جدا شد جان من از من
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
