دوباره هیزم و آتش دوباره فاجعه ای

دوباره هیزم و آتش دوباره فاجعه ای
دوباره ضربه ی سنگین دست واقعه ای
 
چقدر مردم پست مدینه نامردند
دوباره هر دو سر کوچه را قرق کردند
 
ببین که آخر عمری چه بر سرت آمد
صدای ناله ی جان سوز مادرت آمد
 
مگر نه اینکه شما را دوان دوان بردند؟؟
دوان دوان نه که حتی کشان کشان بردند
 
مگر نه اینکه زدند ریسمان به بازویت ؟؟
مگر نه اینکه زدند با لگد به پهلویت؟؟
 
مگر نه اینکه شما بین کوچه افتادی ؟؟
به یاد مادر پهلو شکسته جان دادی ؟؟
 
بناست کوچه و بازار بی عبابروی
بناست دیدن یک قوم بی حیا بروی
 
بناست تا که مدینه ادا کند دین ات !!
بناست پای برهنه... کجاست نعلین ات ؟؟
 
بناست تا که نشیند به مرکبی لجنی
ولی تو پای پیاده نفس نفس بزنی
 
چقدر همسفر بد دهان عذابت داد
چقدر تهمت و زخم زبان عذابت داد
 
چه خوب شد پس در همسرت نیامده بود
میان کوچه پی ات دخترت نیامده بود
 
چه خوب شد در خانه نداشت مسماری
نبود لکه ی خونی به روی دیواری
111
0
موضوعشهادت امام صادق (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرعلیرضا خاکساری
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج محمود کریمی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت