دست منو زنجیر، فکرش را نمی‌کردم

دست منو زنجیر، فکرش را نمی‌کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی‌کردم
 
بالای تل بودم، خودم دیدم که شد خنجر
باحنجرت درگیر، فکرش را نمی‌کردم
 
من باتو بودم، بی تو از عمرِ بدون تو...
...اینقدر باشم سیر !  فکرش را نمی‌کردم
 
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی‌کردم
 
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی‌کردم
 
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچم‌گیر...، فکرش را نمی‌کردم
 
تا بود عباسم کنارم، شمر می‌لرزید
حالا که گشته شیر...، فکرش را نمی‌کردم
 
شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی‌کردم
 
در کوچه‌های کوفه در پیشِ کنیزانم
خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی‌کردم
 
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی‌کردم
4
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | شهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) | ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمهدی نظری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت