درد بسیار است امّا در جگر بسیارتر

درد بسیار است امّا در جگر بسیارتر
حال و روزش میشود لحظه به لحظه زارتر
 
احتضارش ، غربتش، دردش غم انگیز است، آه
لیک بر پای پسر جان دادنش غمبارتر
 
بر زمین پا میکشد، رنگش به زردی میزند
چاره وقتی نیست می پیچد بخود ناچارتر
 
هرچه نسل فاطمه دنباله پیدا میکند
بیشتر از پیشتر هِی میشود بی یارتر
 
قدر او را بارها میخواست آری بشکند
دشمن این سوره خود، هربار میشد خارتر
 
از گریبان میکشیدش تا که تحقیرش کند
کربلا در سامرا شد قابل تکرارتر
 
پیرهن کهنه نبود اینجا ، ولی نامردها
پاره پاره کردنش هرچند که دشوارتر
 
آه، تا بردند در بزم شرابش گریه کرد
یاد خشکیده لب و چوبی که بود انگار، تر!
119
0
موضوعشهادت امام هادی (علیه السلام)
گریزورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعلی ناظمی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت