تب دارترین تب زده ی بستر دردم

تب دارترین تب زده ی بستر دردم
پر سوزترین زمزمه ی حنجر دردم
 
رنگ رخ من بر همگان فاش نموده
در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم
 
فریاد عطش زد دهن سوخته ام تا
تر شد لب خشکیده اش از ساغر دردم
 
جای عرق از چهره ی من زهر چکیده
پیغامبر خسته دل باور دردم
 
بر زیر گلوی جگرم دشنه کشیدند
من کشته ی تیغ شرر لشگر دردم
 
آتش فکند بر قد و بالای سپیدار
یک ذره ی ناچیز ز خاکستر دردم
 
خون گریه کند اختر و مهتاب برایم
افلاک شده مستمع منبر دردم
87
0
موضوعشهادت امام هادی (علیه السلام)
گریز
شاعروحید قاسمی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت