ای کوفه از نوای خوشت نینوا حسین

ای کوفه از نوای خوشت نینوا حسین
ای درد عالمی به نگاهت دوا حسین
 
تا دست پیش آرم و گیرم سرت به بر
با پای نیزه‌دار جلوتر بیا حسین
 
خواهم که خون کنم ز رخت پاک حیف، حیف
دستم نمی‌رسد به سر نیزه‌ها حسین
 
تو در تنور و من به قنوت نماز شب
از سوز دل به جان تو کردم دعا حسین
 
ای کاش می‌برُید سر خواهر تو را
تیغی که کرد رأس تو از تن جدا حسین
 
این غم مرا کُشد که به گودال قتلگاه
قاتل برید رأس تو را از قفا حسین
 
جای تو روی دوش نبی بود از چه رو
در زیر تیغ شمر زدی دست و پا حسین؟! 
 
دردا که شد سیه عوض جامه‌ی سیاه
از تازیانه پیکر صاحب عزا حسین
 
سر بشکنم به چوبۀ محمل که خون از آن
گردد روان به حرمت خون خدا حسین
 
آن خنجری که حنجر پاک تو را بُرید
خون گریه کرد و ناله زد و گفت یا حسین
 
هر کس به وقت مرگ کلامی است بر لبش
«میثم» تو را زند دم مردن صدا حسین
8
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرغلامرضا سازگار
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت