ای سر که جلوه گر به سنان سنان شدی

ای سر که جلوه گر به سنان سنان شدی 
چون آفتاب در همه عالم عیان شدی
 
هر شب چو ماه چارده بودی برابرم 
امشب چرا ز دیده زینب نهان شدی
 
من با تو همسفر بدم آخر ز من بپرس 
ای خواهر از چه همسفر کوفیان شدی
 
ترسم که خولیت بدهد جای در تنور 
مهمان چرا بخوان چنین میزبان شدی
 
نی نی به میهمانی خولی نرفته‌ای 
در جستجو ز بهر سر همراهان شدی
 
از منقذ ابن مره نپرسیدی از چه رو 
اندر تفحص سر اکبر روان شدی
 
ابن زیاد جور و جفا با تو کم نکرد 
ای سر تو را چه شد که تو در بزم آن شدی
 
می‌خواستی ز حرمله پرسی نشان اگر 
دلتنگ بهر اصغر شیرین زبان شدی
 
جودی کدام گنج به دستت بود کزان 
در دهر فارغ از همه سود و زیان شدی
9
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزمجلس ابن زیاد امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیزبانحال
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت