ورود/ثبت نام

سامانه اشعار آئینی و مذهبی ایهاالمظلوم

امروز : 14 فروردین 1404 مصادف با ۰۴ شوال ۱۴۴۶

معصومین و مناسبت ها

ورود/ثبت نام

صفحه اصلی
آن دشمنی که بر جگرم نقش غم کشید

محمود ژولیده

آن دشمنی که بر جگرم نقش غم کشید

لینک

https://ayohalmazloom.com/p-380755

آن دشمنی که بر جگرم نقش غم کشید

جان از تنم به حربه‌ی زهرِ ستم کشید

ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده‌ام

زهر جفا مرا به همان پیچ و خم کشید

در احتضارم و بدنم درد می‌کند

این سَمّ جان شکار، توان از دلم کشید

وقتی که دید، تشنگی‌ام قاتل من است

جان را اَجل ز سینه‌ی من لاجَرم کشید

عمرم شبیه مادر پهلو شکسته شد

نخل جوانی‌ام ثمر از عمرِ کم کشید

جز زهر کینه مایه‌ی آرامشم نشد

دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم کشید

طاغوت، با سلاله‌ی زهرا چه‌ها نکرد

ما را برون ز خانه چو یک متّهم کشید

بالا گرفت کار جسارت به اهل بیت

کارم به سوی بزم شراب و ستم کشید

من وارث بلای خرابه‌نشینی‌ام

سوز دلم دوباره به درد و اَلَم کشید

ای کربلا! چو شاهدِ ویرانی‌ات شدم

گویی که ابن‌سعد سنان بر تنم کشید

بهتر که قبر مادر ما مخفیانه ماند

ور نه کدام حرمله دست از حرم کشید

این ظلم‌ها هدایت ما را عوض نکرد

شکر خدا، ولایت ما تا عجم کشید

نام علی و فاطمه جاوید مانده است

دشمن خیال کرد بر آنان قلم کشید

ما روی دوش، پرچم عصمت کشیده‌ایم

دردا، عدو علیه عدالت علَم کشید

دنیا که خود بخود، قفسِ جانِ خسته بود

تبعید هم به گوشه‌ای از مَردمَم کشید

از آفتاب زندگی‌ام بهره کم گرفت

شرمنده‌ام که سختی از آن اُمتّم کشید

افطار کردم و جگرم پاره‌پاره شد

جدّم رسید و وقت سحر در برم کشید

در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود

بُغضش گرفت و پارچه‌ای بر سرم کشید

18

1

موضوعشهادت امام هادی (علیه السلام)

گریز

شاعرمحمود ژولیده

قالبقصیده

سبک پیشنهادینامشخص

زبانفارسی

اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت