آسمان جلوات تو پری می طلبد

آسمان جلوات تو پری می طلبد
سرم از خاک درت تاج سری می طلبد
 
این خبر داشتنم از همه شهر چه سود؟
همنشین تو شدن بی خبری می طلبد
 
با کلاف آمدنم عاقبتش معلوم است
پی دلدار دویدن گهری می طلبد
 
باید از خویش گذر کرد و تمنای تو داشت
جای خوش آب و هوا هم ، سفری می طلبد
 
صبح و شب بر سر کویت همه گرم سخنند
حرف های من بیدل سحری می طلبد
 
داشت از شوق تو می کشت همه عشقش را
امتحان دادن عاشق پسری می طلبد
 
کار هر شمع فقط سوختن پروانه است
به تو نزدیک شدن هم جگری می طلبد
 
جمع کردم همه اسباب دلم را جز اشک
راه بی آب وعلف چشم تری می طلبد
 
آنقدر طعنه شنیدم که دگر می دانم
عاشق یار شدن گوش کری می طلبد
 
ما که کرک و پرمان ریخته از هجر ولی
آسمان جلوات تو پری می طلبد 
97
0
موضوعمدح | مناجات با امام زمان (عج) | امام زمان (عج)
گریز
شاعرسید یاسر افشاری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت