ای یاد رویت عبادتم در آرزوی زیارتم

ای یاد رویت عبادتم    
 در آرزوی زیارتم
کی میشود تا دورت بگردم ای کعبه ام ای امام من

در هر قنوت و در هر دعا
وصل تو را خواهم از خدا
بر آن روی تو   بر گیسوی تو هر صبح و هر شب سلام من

من در فراق تو آن چنانم که بلبلی از گلشن جداست
چرا نسوزم چرا نگریم وقتی امامم از من جداست

یابن الحسن الغوث الامان.......

آیینه ها مانده در غبار
تا کی جدایی و انتظار
ای گرد راه تو توتیای دوچشم مانده به راه من

من گرچه آلوده و بدم
به سوی لطف تو آمدم
چه میشود گر منت گذارد نگاه تو بر نگاه من

نگاه تو خاک بی بها را به یک نظر کیمیا کند
چه میشود گر که یک نظر هم به جانب این گدا کند

یابن الحسن الغوث الامان.....

قسم به فریاد و زمزمه
به اشک چشمان علقمه
به آن دو دستی که غرق در خون جدا شده از مشک و علم

قسم به سقای نا امید
به آن قدی که از غم خمید
به آن امامی که چشم گریان بوسه زده بر دست قلم

به لحظه ای که در اوج غربت عمود خیمه کشیده شد
بیا که دیگر ز قلب عالم توان و طاقت برچیده شد

یابن الحسن الغوث الامان

131
0
موضوعمناجات با امام زمان (عج)
گریزتاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی

حاج میثم مؤمنی نژاد
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت