پر می کشد دلم به تمنای نیزه ات

پر می کشد دلم به تمنای نیزه ات
دنیای دیگری شده دنیای نیزه ات
 
جانی بده دوباره ... به من نه ، به دخترت
تا جان نیامده به لبش پای نیزه ات
 
ترسانده است فاطمه یِ کوچک تو را
خون های جاری از قد و بالای نیزه ات
 
یک بوسه بود سهم من از آن گلوی خشک
باقیش گشته قسمت لب های نیزه ات
 
با دست خطِ نیزه و خونِ گلوی تو
افتاده است هر قدم امضای نیزه ات
 
لج کرده است تیزی سر نیزه با سرت
چیزی نمانده از تو و دعوای نیزه ات
 
چرخیده است دیده ناپاکشان به ما
این قوم پست بعد تماشای نیزه ات
36
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرنا مشخص
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت