مانند یک فرشته‌ی از پا نشسته بود

مانند یک فرشته‌ی از پا نشسته بود
غمگین‌تر از همیشه در آنجا نشسته بود
 
هشتاد و چار حوریه دور نگاش بود
دور از نگاه مردم دنیا نشسته بود
 
بر روی دامنش که نسیم مدینه داشت
تنها نماد کوچک زهرا نشسته بود
 
پایین پای محمل مانند منبرش
موسی نشسته بود، مسیحا نشسته بود
 
می‌خواست خطبه‌ای به زبانش بیاورد
بی خود نبود این همه بالا نشسته بود
 
با یاد خانه‌ی پدری‌اش در آن گذر
اطراف کوفه را به تماشا نشسته بود
 
یک ماه می‌گذشت برای ظهورشان
مسلم کنار جاده‌ی آن‌ها نشسته بود
 
در چشم‌های رو به خدایش درآن غروب
تصویر یک هلال چه زیبا نشسته بود
 
دستش نمی‌رسید اگر شانه‌ای کند
در چند متریِ سر آقا نشسته بود
36
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا | ورود اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه حضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت