فلک از جور تو خون شد دل من

فلک از جور تو خون شد دل من 
دو صد آه از دل بی‌حاصل من
 
زینبم من که به دامان بتول 
بود هر شام و سحر منزل من
 
چه شده چرخ که در کوفه و شام 
آستین گشت به رخ‌های من
 
چهره بگشای که از صرصر ظلم 
شده خاموش چراغ دل من
 
خبر از دل دهد و داغ دلم 
روید آن لاله کز آب و گل من
 
وای بر من که چهل منزل بود 
سر تو روبروی محمل من
 
رودم جان ز تن از دیدن شمر 
به مقابل بنگر قاتل من
 
جودیا آه کزین ورطه غم 
نیست جز مرگ یقین ساحل من
16
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت