شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد

شکست بال و پرش آسمان تکان می‌خورد
ز درد، روی تنش رنگ ارغوان می‌خورد
 
میان بستر خود او ز درد می‌پیچید
گره به کار اهالی آسمان می‌خورد
 
برای زخم عمیقش دوا افاقه نکرد
ز بس که زخم زبان او از این و آن می‌خورد
 
تو را خدا دگر او را به کوچه‌ها نکشید
خدا نکرده زمین گر در آن میان می‌خورد-
 
-جواب مادر او را چگونه می‌دادید
چه قدر خونِ جگر او ز دست‌تان می‌خورد
 
میان بستر خود تشنه روضه سر می‌داد
صدای گریه و آهش به گوش جان می‌خورد
 
چنان ز چوب و لب خشک و خیزران می‌خواند
که گوئیا به لبش چوب خیزران می‌خورد
 
شبیه جدِّ غریبش چنان به خاک افتاد
کأنَّ ضربه ز سر نیزه‌ی سنان می‌خورد
37
0
موضوعشهادت امام هادی (علیه السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحسن حنیفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت