شب هم به قدر دیده ی تو، پر ستاره نیست

شب هم به قدر دیده ی تو، پر ستاره نیست
دریای غصه های دلت را، کناره نیست
 
گفتی به خادمت که درِ حجره را ببند
یعنی برای تشنگیت، راه چاره نیست
 
آقا شبیه مار گزیده، به خود مپیچ
آهسته تر، مگر جگرت، پاره پاره نیست
 
بهتر که خواهرت دم آخر نیامده
این صحنه ها که قابل درک و نظاره نیست
 
داری به یاد جدّ ِخودت گریه می کنی
روضه بخوان که جای گریز و اشاره نیست
 
تو روی خاکِ حجره ای و خاک، بر سرم
اما تنت اسیر هجوم سواره نیست
117
0
موضوعشهادت امام رضا (علیه السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد امین سبکبار
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت