شب شدو چشم ماه و ستاره

شب شدو چشم ماه و ستاره
شاهد چشم بارانی من
بر مزار غریب تو هر شب
بشکند بغض پنهانی من
فاطمه جان
شب شدو تا سحر گریه می کرد
یک جوان بر مزار جوانش
یاد روزی که در قلب آتش
ناله زد مرغ هم آشیانش
فاطمه جان
تا ستاره بریزد بر این خاک
کاش ، عالم همین شب بماند
چاره ساز غم عالمی در
چاره ی اشک زینب بماند
فاطمه جان

91
0
موضوعغسل دادن و تدفین و بعد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادیواحد
زبانفارسی

حاج میثم مؤمنی نژاد
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت