برگرد دردهای دلم را دوا کنی

برگرد دردهای دلم را دوا کنی
حاجت به حاجت جگرم را روا کنی
 
برگرد تا که با همه ی مادری خویش
گندم برای سفره ی ما آسیا کنی
 
با ید تورا دوباره ببینم .....صدا کنم
باید مرا دوباره ببینی ......صدا کنی
 
خیلی دلم گرفته سر چاه میروم
برگرد خانه تا که مرا رو برا کنی
 
برگرد تا که طبق روال همیشه ات
قبل از خودت سفارش همسایه را کنی
 
این بچه ها بدون تو چیزی نمی خورند
برگرد تا دوباره خودت سفره وا کنی
 
از من مراقبند تو ناراحتم مباش
باید که افتخار به این بچه ها کنی
 
من هستم و به نیت نبش مزار تو...
اصلا نیاز نیست کمی اعتنا کنی
 
با ذالفقار بر سر خاکت نشسته ام
وقتش شده دوباره برایم دعا کنی
 
تولیت حریم بلندت با من است
با شرط اینکه تو نجفم را بنا کنی
93
0
موضوعغسل دادن و تدفین و بعد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج میثم مطیعی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت