حّر و آزادم و روزی که ز مادر زادم

حّر و آزادم و روزی که ز مادر زادم
آمد الطاف حسینی به مبارک بادم
 
سر از آن روز به زیر قدمش بنهادم
فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
 
***بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
 
من که امروز اسیرم به کف اهل نفاق
خواهر شاه عرب پادشه ارض وفاق
 
از مدینه شدم آواره سوی ملک عراق
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
 
***که در این دامگه حادثه چون افتادم  
 
از ازل عشق حسین در دل شیدایم بود
جان فشاندن به رهش سرّ سویدایم بود
 
در ولای غم او منزل و مأوایم بود
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
 
***آدم آورد در این دیر خراب آبادم
 
به خدا علت آزادی ام از همت اوست
لرزه ام در بدن و گریه شوقم به گلوست
 
بشکافد اگر عضو مرا تا رگ و پوست
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
 
***چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
 
اگرم عشق برادر به اسیری انداخت
چاره ای نیست به تقدیر قضا باید ساخت
 
با وجودی که مرا ناز محبت بگداخت
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
 
***یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم
 
عقل آورد مرا تا به در خانه ی عشق
گفت این خانه بود خانه ی بی خانه ی عشق
 
باش اینجا به غلامی در کاشانه ی عشق
تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
 
***هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
14
0
موضوعمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریز
شاعر میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی)
قالبمخمس
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت