تو میشوی مسیح که بیمار نیستم

تو میشوی مسیح که بیمار نیستم
دیگر از این به بعد گرفتار نیستم
 
از نان دست رنج خودم لقمه می خورم
شغلم"گدایی"است نه بیکار نیستم
 
با هر گداکریم شدن ،عادت شماست
ورنه من از شما که طلبکار نیستم
 
هست من از گدا شدنم آب می خورد
وقتی فقیر نیستم انگار نیستم
 
دیدی اگر کبوتر دیوار تو شدم
بالم شکسته بود نه سربار نیستم!
 
از این به بعد قول بده عاشقم کنی
با من که باشد عشق نگهدار نیستم
 
حالا اگر کلاف بدست آمدم فقط
بازار گرمی است خریدار نیستم
 
از چه جواب نامه ی ما را نمی دهی
چندین شب است!! از تو خبر دار نیستم
 
گاهی برای آمدنت گریه می کنم
آنقدر هم به جان تو بی عار نیستم
20
0
موضوعمناجات با امام زمان (عج)
گریزمدح امام زمان (عج)
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت