یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید

یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
یا که بردید به تشییع، پدر را نبرید
 
پدری داغ جوان دید، ملامت نکنید
روی زانو اگر افتاد، شکایت نکنید
 
چون‌ رمق نیست تکانی بدهد پایش را
پس بگیرید همه زیر بغل‌هایش را
 
نکند ناله که زد، طبل برایش بزنید
جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید
 
آی مردم! جگر سینه زنان غم دارد
غم سنگین شب هشت محرم دارد
 
غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید
ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..
 
ای جوانمرد! جوانمرگ شدی یا نشدی؟
پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی
 
خنده‌ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
نیستی و همه‌ی دشت، پیمبر شده است
 
زرهت حرز علی داشت، دریدند چرا؟! 
گرگ‌ها چنگ به روی تو کشیدند چرا؟! 
 
داغ سنگین تو را شانه‌ی من تاب نداشت
تشنه بودی، پدر تشنه‌ی تو آب نداشت
 
نیزه نگذاشت که آه تو به پایان برسد
جان به لب‌های تو ای محتضر آسان برسد
 
مانده‌ام با تو و اینگونه گرفتار شدن
رشته رشته شده‌ای مثل عبای تن من
 
آیه‌ها چیده شد افسوس که کوثر نشده
 نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده
 
زخم‌های تنت از موی سرت بیشتر است
بردن پیکر تو، کار هزاران نفر است
 
چشم زد قامت طوبای تو را چشم حسود 
پای جسم تو می‌افتادم  اگر عمه نبود
39
2
موضوعشهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریز
شاعرسید پوریا هاشمی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج محمدرضا بذری
حاج حسین سازور
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت