گفتم برو ولیکن دنبالت چه کشیدم

گفتم برو ولیکن
دنبالت چه کشیدم
نفس زنان دویدم    علی جان   علی جان
دارم به روی دستم
محاسن سپیدم
گریه کنان خمیدم    علی جان علی جان
آرزوی    این دل بشکسته
رو به میدان   اندکی آهسته
ای علی جان   ای علی ی اکبر
با تو روح از تنم رفت
بابایت نیمه جان است
خیمه دل نگران است   علی جان علی جان
یوسفم می نمایم
مایوسانه نگاهت
رفتی به قتلگاهت   علی جان  علی جان
پشت پایت    ریزم اشک از بصر
تشنه ای و     من ز تو تشنه تر
ای علی جان    ای علی اکبرم
حیف است این قد و قامت
افتد بر خاک صحرا
یا گردد اربا اربا     واویلا  واویلا
حیف است این لاله ی من
از شاخه چیده گردد
جسمش پاشیده گردد   واویلا  واویلا
نوجوانم    صید یک لشکر شد
یک علی ام    صد علی اکبر شد
ای علی جان    ای علی ی اکبر

91
0
موضوعشهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریز
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت