چون به مقصود من و رفع نزاع مدعی

دوست دارد جان زارم را در آذر بیشتر

کارگر شو در دلم بیرون ز حد ای تشنگی

جلوه‌گر شو ای فرات از آب کوثر بیشتر

ای کمان خمیازه کش اندر سپهر سینه‌ام

ای خدنگ کین در او جا کن چو اختر بیشتر

جای کن ای شش پر کین بر سرم از چار سو

بی‌قرارم کن ز مرگ شش برادر بیشتر

اینک ای سنگ ستم در هم شکن پیشانیم

جان به تو مشتاق می‌باشد ز گوهر بیشتر

ای شهیدان با تن بی‌سر بیارایید قد

تا از این غم خون رود از دیده تر بیشتر

ای دم خنجر بیا و رخنه کن بر حنجرم

دست و پایی تا زنم در زیر خنجر بیشتر

موضوععاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

گریز

شاعرعبدالجواد جودی خراسانی

قالبغزل

سبک پیشنهادینوحه

زبانفارسی