چه غریبانه غریب الغربا را کشتند

چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار، معین الضعفا را کشتند
 
آه ای اهل خراسان! همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
 
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعه‌ی پیغمبر ما را کشتند
 
خواهرش زنده اگر بود، از این غم می‌مرد 
بین یک حجره‌ی در بسته رضا را کشتند
 
از عبایی که سرش بود، غلامش فهمید_
آخر آن نورِ دلِ آلِ عبا را کشتند
 
مثل یک مار گزیده به خودش می‌پیچید 
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند؟! 
 
صورتش را به روی خاک نهاد و می‌گفت:
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
 
جگر سوخته‌اش روضه برایش می‌خواند 
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند؟! 
 
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل، عمه‌ی مظلومه‌ی مارا کشتند
 
پای رأس شهدا، بسکه کف و سوت زدند
سرِ بازارچه‌ی شامْ اُسرا را کشتند
22
0
موضوعشهادت امام رضا (علیه السلام)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالحسین میرزایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت