پیش ما سوختگان، مسجد و میخانه یکیست

پیش ما سوختگان، مسجد و میخانه یکیست
حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکی است
 
اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته‌نظریست
گر نظر پاک کنی، کعبه و بتخانه یکیست
 
هر کسی قصه شوقش به زبانی گوید
چون نکو می‌نگرم، حاصل افسانه یکیست
 
اینهمه قصه ز سودای گرفتارانست
ورنه از روز ازل، دام یکی، دانه یکیست
 
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ ار نه
گریه نیمه شب و خنده مستانه یکیست
 
گر زمن پرسی از آن لطف که من می‌دانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
 
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نفس، عاقل و فرزانه یکیست
 
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
پیش آتش، دل شمع و پر پروانه یکیست
 
گر به سرحد جنونت ببر عشق عماد
بی‌وفایی و وفاداری جانانه یکیست
140
0
موضوعمدح چهارده معصوم
گریز
شاعرعماد خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت