مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است

مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است
با پر و بال پر از زخم پریدن سخت است
تا چهل سال فقط آه کشیدن سخت است
 
یاد گودال و حرم جامه دریدن سخت است
 
روضه و گریه شده روزی او در هرشب
خاطرش را همه دیدند مکدّر هرشب
با لب تشنه و با یک دل مضطر هرشب…
 
…یاد یک واقعه از خواب پریدن سخت است
 
بر امامی که اسیری به بیابان دیده
زخم پا بر اثر خار مغیلان دیده
اهل بیتش همه با صورت عریان دیده
 
معجر و پوشیه و جامه خریدن سخت است
 
آب را دید و دلش یاد عمو سوخته است
جگرش سوخت… لبش سوخت… گلو سوخته است
بهر آن که سر و عمامه ی او سوخته است
 
حرف, از کوچه و بازار شنیدن سخت است
 
چقدَر از غم این فاجعه افروخته است
چشم بر نیزه ی شش ماهه فقط دوخته است
یاد حلقوم علی حنجر او سوخته است
 
این وسط حرمله را یکسره دیدن سخت است
 
پیش آن کس که شرر بر جگرش افتاده
خنجری کند به جان پدرش افتاده
دیده که در ته گودال سرش افتاده
 
تشنه لب کشتن مذبوح شدیدا سخت است
 
یک نفر که شده گریانِ پدر تا حالا
یادش افتاده تن خونی بابا حالا
بوریایی که خودش دیده و اما حالا
 
دم آخر کفنش را طلبیدن سخت است
35
0
موضوعشهادت | مصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام) | امام سجاد (علیه السلام)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | شهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام) | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | تدفين پيكرهاي مقدس شهيدان كربلا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد جواد شیرازی,مهدی علی قاسمی
قالبمسمط
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی

حاج سید رضا نریمانی
حاج امیر کرمانشاهی
حاج محمد حسین پویانفر
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت