فضایِ شهر مدینه دوباره عرفانیست

فضایِ شهر مدینه دوباره عرفانیست
نماز پنجره هایش چه قدر روحانیست!
مگر چه عید بزرگی رسیده که امشب!
در آسمان و فلک جشن نور افشانیست
عجب شبی! همه جا ریسه بسته جبرائیل
عجب شبی!همه ی کهکشان چراغانیست
ولیمه می دهد امشب پیمبر رحمت
چه قدر سفره این جشن,پهن و طولانیست
فرشته ها سرشان گرمِ رقص و…میکائیل
به فکر پُخت و پزِ سوروساتِ مهمانیست
 
میان سفره مِی ناب و ساغر آوردند
کلیم و خضر,دلی از عزا در آوردند
 
شراب داخل خمره مدام قُل می زد
پیاله ذوق کنان سمتِ باده زُل می زد
چه عطرِ سیب خوشی بین عرش پیچیده!
برای باده زدن ذوالفقار هُل می زد
دگر نزول ملائک به خاک آسان شد
خدا میان زمین و بهشت پل می زد
شب عروسیِ خورشید و ماه عالمتاب
سپیده برسرِ بام سحر دهل می زد
برای بُردن این زوج آسمانی, نوح
چه باسلیقه به کشتیِ خویش گُل می زد
 
امیرِ غزوه ی فتح الفتوح می آید
صدای بوق زدن های نوح می آید
 
ستاره ها همه بی تاب دیدن داماد
گرفته اند حسودان کوردل غمباد
وضو گرفته و با احترام باید گفت:
جناب حضرت داماد,شاخه ی شمشاد
تمام آینه های مدینه غش کردند
نگاه فاطمه تا در نگاه شان افتاد
کلید باغ جنان را, خدا مراسم عقد
به این عروس سرِسفره زیر لفظی داد
ترانه ی لب داوود خوشصدا این است:
علی و فاطمه پیوندتان مبارک باد
 
خدا به حورومَلَک گفت تا که دف بزنند
بس ست گفتن تسبیح و ذکر,کف بزنند
115
0
موضوعازدواج | ازدواج امیرالمومنین علی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعروحید قاسمی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت