شب های احیا در فراق تو گذر شد

شب های احیا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
 
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
 
از اول ماه خدا یاد تو هستم
اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
 
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه
از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
 
مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
 
اما امان از روضه ای که خون تو گریی
آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد
 
بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن
مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد
 
طشت طلا و خیزران ها بر حسینت
بزم شراب و دختری غرق نظر شد
 
وقتی جسارت بر سر ببریده کردند
مویش سپید و زینب تو خون جگر شد
 
این بار در شام و پلیدی های بسیار
گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد
 
مولا حلالم کن ولی ای صاحب من
چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد
92
0
موضوعلیالی قدر و ماه مبارک رمضان | مناجات با اعیاد و ایام | امام زمان (عج)
گریزضربت خوردن و شهادت امیرالمومنین علی (علیه السلام) | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | شهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرمحمد مهدی عبداللهی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت