زخم تنش برون نه همی از حساب بود

زخم تنش برون نه همی از حساب بود 
کز سوز تشنگی جگر او کباب بود 
 
شط فرات موج زنان در برابرش 
در زیر تیغ تشنه یک قطره آب بود 
 
می‌داد جان ز زخم فراوان و شمر دون 
از بهر سر بریدنش اندر شتاب بود
 
جسمی که بود گیسوی زهراش سایبان 
عریان سه روز روبروی آفتاب بود 
 
در پیری ابن سعد نشسته به روی تخت 
اکبر به زیر خاک به عهد شباب بود 
 
اصغر ز تیر حرمله خورد آب و شد به خواب
آری به روی دوش پدر جای خواب بود 
 
خوناب دیده غازه به رخسار نو عروس 
داماد زار را به کف از خون خضاب بود 
 
اندر فغان سکینه ز روز سیاه خویش 
بر شام در خرابه شام خراب بود
 
بردن حریم آل علی را به بزم عام 
اندر کدام دین و کدامین کتاب بود 
 
زینب که شرم از رخ او داشت آفتاب 
در شام ز آستین برخ اندر حجاب بود 
 
جودی که لطف خواجه دوران شدش شفیع 
از یمن مدح شافع یوم الحساب بود
1
0
موضوععاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت