خون‌ می خورد چشم‌ترش خونبار می بیند

خون‌ می خورد چشم‌ترش خونبار می بیند
او زندگی را چشم تر بر یار می بیند
 
انگار یاد تشنگی شاه افتاده
دارد همه دور و برش را تار می بیند
 
شاید به جسم حضرت عباس می گرید
هر جا به چشم خویشتن نیزار می بیند
 
یاد رقیه سوخته،، تب کرده هر وقتی
یک گوشه از راه عبورش خار می بیند
 
می پرسد آیا آب دادی گوسفندی را
می پرسد و می گرید و آزار می بیند
 
یک عمر می گرید ولی مردم نمی فهمند
آقا چه داغی را سر بازار می بیند
86
0
موضوعشهادت | مصیبت کربلا امام سجاد (علیه السلام) | امام سجاد (علیه السلام)
گریز
شاعرحسین واعظی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت