ای غرق خون تو نور دو چشم تر منی

ای غرق خون تو نور دو چشم تر منی
ای پاره‌پاره تن تو علی‌اکبر منی
 
ای نور دیده تر من این چه حالت است 
ای مظهر پیمبر من این چه حالت است 
 
بشکافت تیغ ظلم که بابا سر تو را 
انداخت بر زمین که از کین پیکر تو را 
 
مغز سرت ز ضرب عمود که ریخته 
از خنجر که رشته‌ی عمرت گسیخته 
 
ای نور دیده باز دمی دیده باز کن 
ظهر است خیز با پدر خود نماز کن 
 
برخیز تا برم به سوی خیمه پیکرت 
که اینک ستاده چشم به راه تو مادرت 
 
برخیز کز فراق تو ترسم به اشک و آه 
زینب سر برهنه درآید ز خیمه‌گاه 
 
در خیمه‌ای پدر به چه رو بی‌تو رو کنم 
زخم این‌قدر نه تا که توانم رفو کنم 
 
همچون شب زفاف به آئین روزگار 
خوش کرده‌ای ز خون سرت دست‌وپا نگار 
 
اینک اجل عروس تو و حجله قتلگاه
برخیز ای پسر برمت سوی حجله گاه
 
جودی خموش آه تو دل‌ها کباب کرد 
سیل سرشک خانه عالم خراب کرد
7
0
موضوععاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزشهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیزبانحال,روضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت