- صفحه اصلی
- از شاهزاده اکبر ای باد نوبهاری
از شاهزاده اکبر ای باد نوبهاری
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-273932
از شاهزاده اکبر ای باد نوبهاری
گویا پیام داری
کز بوی مشک و عنبر هر خطه شد تتاری
هر عرصه لاله زاری
زان طرۀ پر از خون تاری به همره تست
آری به همره تست
لیلی ببین چو مجنون دارد فغان و زاری
هر تار او هزاری
شاخ صنوبر او از خاک و خون دمیده
سر بر فلک کشیده
کز روی نی سر او دارد ز خون نگاری
از زخمهای کاری
سرو قدش لب آب چون نخل طور سوزان
چون آتش فروزان
هرگز مباد شاداب سروی ز جویباری
در هیچ روزگاری
رخساره ای که برتر از مهر خاور آمد
در خون شناور آمد
یاقوت روح پرور از درّ آبداری
سر زد زهر کناری
آن ماهرو که پروین پروانۀ رخش بود
در خاک و خون بیالود
آئینۀ جهان بین گوئی گزیده آری
آئین خاکساری
از لعل نامی او یا رشک چشمۀ نوش
خاموش باش خاموش
چون خشک کامی او زد یک جهان شراری
در هر سخن گذاری
نوباوۀ نبوت از تشنگی چنان سوخت
کر سوز او جهان سوخت
وز گلشن فتوت افتاد گلعذاری
از باد شعله باری
مرغ خبر برآمد از لاله زار رویش
از شاخسار مویش
کز بانوان برآمد فریاد بی قراری
آشوب سوگواری
در لاله زار عصمت داغش بجان شرر زد
کاتش بخشک و تر زد
وز جویبار رحمت موج سرشک جاری
چون سیل کوهساری
لیلی بماتم او خاک سیه بسر کرد
هر دم پسر پسر کرد
چون قمری از غم او عمری بسوگواری
نالان چون مرغ زاری
کای نو نهال امید از بیخ و بن فتادی
در عین نامرادی
گردون بسی بگردید تا شد چه شام تاری
صبح امیدواری
نخلی که پروردیم یک عمر با دو صد ناز
بودم باو سرافراز
آخر بریده دیدم ناورده هیچ باری
جز زهر ناگواری
ای حسرت تو در دل داغ درون مادر
ای غرقه خون مادر
با غصۀ تو مشکل یک روز پایداری
یا صبر و بردباری
ای سرو قد آزاد بنگر اسیری من
یا دستگیری من
گردون نمی دهد یاد خاتون داغداری
در زیر بند خواری
ای یوسف عزیزم گرگ اجل چها کرد
از من ترا جدا کرد
خوناب دیده ریزم چون ابر نوبهاری
تا وقت جانسپاری
ای رشک چشمۀ نور روز سیاه ما بین
حال تباه ما بین
یکدسته زار و رنجور سر گرد هر دیاری
بی آشنا و یاری
گر می روم بخواری امروز از بر تو
زین پس من و سر تو
لیکن تو شهسواری من از پیت بزاری
سرگشته چون غباری
ای شاهباز حشمت شد نیزه آشیانت
جانها فدای جانت
وز بعد مهد عصمت ما را شترسواری
بی محمل و عماری
111
1
موضوعمصائب | شهادت حضرت ام لیلا | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرآیت الله محمدحسین غروی اصفهانی
قالبمستزاد
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
پاره پاره بدن دست و پا میزدی
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای روشنی ی دل از روی ماه تو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای خفته در خون ای ماه کنعان جای تنت نیست در این بیابان
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
چه دیدنی شد نیلوفر من افتاده در خون برابر من
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گفتم برو ولیکن دنبالت چه کشیدم
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
خلیل الله داغی چون من ندیده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای یوسف در قتلگاه ای ممسوس فی ذات الله
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
اینکه داره میره به میدون جون باباشه
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
زنده شده اذان، با صوت اکبرت
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
علی اکبر داداش بیا به غربت ما رحمی کن
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
نوحه خوانی کند آسمان با گریه هایم
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای ز سر تا به پا آینه دار پیمبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
پر شد از بوی گل دشت و صحرا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
آینه دار چهره ی پیمبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
دلا گریه کن در عزای حسین
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزامیرالمومنین علی (علیه السلام)
پریشانم نمودی تو ای سلسله گیسو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای که صد قافله دل به همراه توست
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
یوسف کرببلا نور چشم بابا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
یوسف من می بویم پیراهنت را
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
پیکرت آسمانی پر از اختر شده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای امان از دل مادر تو چه بلایی رسیده سر تو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
الله اکبر آمده میدان علی اکبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای پاره پاره مقابل من
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گلستان شد دشت و صحرا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)