- صفحه اصلی
- آرام کن اهل حرم را با قدمهایت
آرام کن اهل حرم را با قدمهایت
آرام کن اهل حرم را با قدمهایت
با آیهی چشمان خود پیغمبری کن باز
لب باز کن حرفی بزن با من علی اکبر!
با لحن شیرینت برایم دلبری کن باز
از شوق تو در عاشقی دارم خبر اما
آرامِ جان! آرامتر رو سوی میدان کن
مویت نمانَد از پَرِ عمامهات بیرون
کمتر پدر را این دمِ آخر پریشان کن
خیلی ندیدم صورتت را خوب در خیمه
وقتی که خود را ماه من! آماده میکردی
رو میگرفتی از من اما خوب میدانم
دل کندن من از خودت را ساده میکردی
دیدی خدا ! در عشقت از اکبر گذشتم من
دل کندن از این نور حق، الحق که مشکل بود
میدانی از حس پدر بودن نمیگویم
عشق است در پرده، تمامش قصهی دل بود
اکبر شبِ سجادهاش روشن تر از روز است
تو خوب میدانی که مست نور ذات است او
خُلق محمد دارد و انوار زهرایی
مثل علی تصویر اسما و صفات است او
با دیدنش آه از دل اهل حرم برخاست
تا روبروی خیمه چون آهو قدم میزد
میدان نرفته، برق چشمانش رجز میخواند
صفهای دشمن را دو ابرویش به هم میزد
بر مرکبش بنشست و «لا حول ولا...»یی گفت
با ذکر «یا قهار» تیغش را به کار انداخت
میزد چنان انگار شمشیرش دو دم دارد
پیران میدان را به یاد ذوالفقار انداخت
با «یا علی» هر ضربهاش یک جان دیگر داشت
با «یا حسین» از میسره تا میمنه میرفت
گاهی میان رزم اگر میگفت «یا زهرا»
تا قلب لشکر مثل حیدر یک تنه میرفت
یک عده مبهوت شجاعتهای بی حدش
یک عده مقهور توان و سرعتش بودند
آنقدر زیبا بود این شمشیر زن، حتی
سرهای روی خاک محو صورتش بودند
آمد به سویم با لب خشکیده از میدان
آمد به جانم آتشی دیگر زد و برگشت
این بار هم تا رفت این قلب پریشانم
پشت سرش یک چند باری آمد و برگشت
دیدم که فرقش چون علی وا شد دلم لرزید
حس میکنم «فزت و رب الکربلا» میخواند
چه اتفاقی داشت در آن نقطه میافتاد؟
یا رب! چرا اعضا و رگهایش مرا میخواند؟
در گرد و خاک صحنه اکبر را نمیشد دید
از مشرکانِ بدر آنجا هر که بود آمد
وقتی که دیدم ناله از هفت آسمان برخاست
فهمیدم آن شه زاده از مرکب فرود آمد
دیدم دلم را «اِرباً اربا» کردهاند انگار
من زودتر از عمه پی بردم به راز تو
اما خودش را زودتر زینب رساند آنجا
من مانده بودم غرق در راز و نیاز تو
میخواستم یک بوسه، اما هر چه میگشتم
در پیکرت بابا! دریغ از گوشهای سالم
دیدم توانی نیست در پای من و زینب
گفتم: بیایید ای جوانان بنی هاشم
بابا برای بردنت حسرت به دل ماندم
کم بود آغوشم، عبایی پهن لازم بود
تشییع تو زیبا شد آخر این عبا تابوت
در دست عون و جعفر و عباس و قاسم بود
25
0
موضوعشهادت حضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزمدح حضرت علی اکبر (علیه السلام)
شاعرقاسم صرافان
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-379725
حاج مهدی رسولی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
رود همرهت اشک من از بصر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
خواهرم خوب نگا کن پسرم افتاده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریه مکن اِنَّ...اصطفایی را که می بوسی
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
پاره پاره بدن دست و پا میزدی
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای روشنی ی دل از روی ماه تو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای خفته در خون ای ماه کنعان جای تنت نیست در این بیابان
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
چه دیدنی شد نیلوفر من افتاده در خون برابر من
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گفتم برو ولیکن دنبالت چه کشیدم
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
خلیل الله داغی چون من ندیده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای یوسف در قتلگاه ای ممسوس فی ذات الله
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
زنده شده اذان، با صوت اکبرت
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اکبر (علیه السلام)
علی اکبر داداش بیا به غربت ما رحمی کن
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
نوحه خوانی کند آسمان با گریه هایم
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای ز سر تا به پا آینه دار پیمبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
پر شد از بوی گل دشت و صحرا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
آینه دار چهره ی پیمبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
دلا گریه کن در عزای حسین
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزامیرالمومنین علی (علیه السلام)
پریشانم نمودی تو ای سلسله گیسو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای که صد قافله دل به همراه توست
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
یوسف کرببلا نور چشم بابا
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
یوسف من می بویم پیراهنت را
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
پیکرت آسمانی پر از اختر شده
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای امان از دل مادر تو چه بلایی رسیده سر تو
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
الله اکبر آمده میدان علی اکبر
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
ای پاره پاره مقابل من
موضوعحضرت علی اکبر (علیه السلام)