- صفحه اصلی
- چنین گفت آن بانوی نو عروس
چنین گفت آن بانوی نو عروس
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-263595
چنین گفت آن بانوی نو عروس
که برمن جهان شد چو چشم خروس
زخرگه برون آمدم با شتاب
دلی پر ز آتش دو دیده پر آب
به ناگه بیفتادم آن دم نگاه
سوی کشته ی شاه و یاران شاه
بدیدم بدن هایی از نور پاک
فتاده همه غرقه در خون و خاک
به نزدیک هم خفته بی سر، تنا
چو قربانی حاجیان در منا
درآندم به اندیشه رفتم فرو
همی داشتم با خود این گفتگو
که امروز این مردم زشت نام
بکشتند مردان ما را تمام
که بودند مرد افکن و تیغ زن
چه سازند با ما که هستیم زن
چو مردان بریزند اگر خون ما
بود یاری بخت وارون ما
از این زندگی، مرگ بهتر بسی
که افتد به ما چشم هر ناکسی
من استاده، حیران زکار سپهر
که از ما چرا پاک ببریده مهر؟
به ناگه یکی خصم چون پیل مست
بیامد یکی نیزه او را به دست
رخش تیره و سهمگین سرخ موی
دو چشمش کبود و پر از چین به روی
گرازان و تازان چو گرگ دژم
گریزان ز وی آهوان حرم
رسیدی به هر یک از آن بانوان
بیازردی او را به چوب و سنان
کشیدی به سختی زسر معجرش
گرفتی ازو رخت و هم زیورش
سراسیمه از بیم آن زشت گرگ
همی خرد جستی پناه از بزرگ
من از دیدنش سخت ترسان شدم
گریزان به سوی بیابان شدم
چو دیدم گریزنده آن زشت مرد
زدنبال من اندر آمد چو گرد
بن نیزه بر دوش من کوفت سخت
فتادم به رو همچو برگ از درخت
ربود از سرم معجر آن نابکار
به گوشم بدید اندرون گوشوار
گرفت و چنانش به سختی کشید
کز آن پرده ی گوش من بر درید
روان گشت بر چهر خونم زگوش
زآسیب آن زخم رفتم زهوش
فتادم چو بر خاک بی توش وتاب
همی تافت بر پیکرم آفتاب
چو لختی برآمد به هوش آمدم
خروشی زبالین به گوش آمدم
یکی برسرم گریه می کرد زار
کشیدی زدل ناله همچون هزار
چو کردم نگه دیدم آن زینب (سلام الله علیها) است
که از بهر من روز او چون شب است
چو دید آنکه آمد روانم به تن
بفرمود کای مونس جان من
مرا کاشکی تن شدی بی روان
نمی دیدم اینسان تو را بی توان
به پاخیز وزین بیش ایدر مپای
منت می برم گر تو را نیست پای
که آشفته ام بهر طفلان شاه
دگر بهر آن خسته ی بی پناه
ندانم کز آن قوم بیدادگر
مرآن بیکسان را چه آمد به سر
بگفتم: که ای بانوی غمگسار
چه سان سر برهنه شوم رهسپار؟
یکی جامعه ی کهنه آور به من
که با آن بپوشم سر خویشتن
به من گفت بانو بسی پر ز آه
مرا بین وزان پس زمن جامه خواه
به چیزی اگر دسترس داشتم
سر خود برهنه بنگذاشتم
چو دیدم نکو عصمت کردگار
نبودش چو من چادر و گوشوار
به جز موی چیزیش برسر نبود
بر و دوشش از تازیانه کبود
چو دیدم چنان از سرم هوش شد
غم خویشم از دل فراموش شد
از آنجا برفتیم پس با شتاب
سوی خیمه بر چهره از کف نقاب
چو رفتم بدیدم که درخیمه گاه
نمانده به جا غیر خاک سیاه
شهنشاه بیمار در آستان
بیفتاده برخاک و خفته سنان
تن نازکش تفته ازتاب تب
ز بی آبی اش خشک گردیده لب
نشستیم بر گرد او مویه گر
که ما را از تن این پس چه آید به سر؟
زتاراج خرگاه زین العباد
ستم ها که آن شاه دید از عناد
139
0
موضوععاشورا | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرمیرزا احمد الهامی کرمانشاهی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
از بسکه زیر سم اسبان مانده بودی
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
ای چرخ سفله تیر تو را صید کم نبود
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام سجاد (علیه السلام)
هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم
موضوعامام باقر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
لحظۀ وصل رسیده ست خدا رحم کند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت علی اصغر (علیه السلام)
چگونه گریه نریزم به پای عاشورا ؟
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
این حسین کیست که از هر محنش ، عالم سوخت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای شهیدی که جدا سر ز قفا شد ز تنت !
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای حسینی که جهان در محنت خون گرید
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
هیچ حالی شبیه حالت نیست
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام) | اصحاب امام حسین (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شنیدستم که شاه عشقبازان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام)
الحق نماز آن به در بی نیاز کرد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
راوی نوشته است غروبی غریب بود
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام سجاد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دخترت خیلی بی تابه بابا
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دم ما نوحه است و آه روضه است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
سیدی ماکو مثلک الغریب شاه بی لشکر از نفس فتاد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
غریب گیر آوردنت یه لحظه کن بمن نگاه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
سلامُ الله علی الاَجسادِ العُریان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کل عین باکیه یوم القیامه الا عین بکت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گفتیم با هم باشیم شریک غم چی شد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
خواهر تو اسیر شد به دست عدو
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
با اشکهاش دفتر خود را نمور کرد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | پنج تن | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان