دید چشمش به آسمان وا بود

دید چشمش به آسمان وا بود
تشنه بود و میان خون ها بود
 
لحظه های جسارت و غارت
در دل قتلگاه بلوا بود
 
رحم در چشم نانجیبی نیست
بین خولی و شمر دعوا بود
 
دید دست جماعتی نامرد
تکه های لباس پیدا بود
 
لبه ی تیغ ها که پایین رفت
ساقه ی نیزه ها به بالا بود
116
0
موضوعقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرحسن لطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت