تیر از بس که خورده بود حسین

تیر از بس که خورده بود حسین
بر تنش مثل پیرهن شده بود
 
نیزه هاشان تمام شد کم کم
موقع سنگ ریختن شده بود
 
نفسش بین راه بر میگشت
موقع دست و پا زدن شده بود
 
بودم اما جلو نمی رفتم
شمر آنقدر بد دهن شده بود
 
تکه ای را ربود هر کس که
روبه رو با حسین ِمن شده بود
 
هرچه کردند رو به قبله نشد
یعنی آنقدر پاره تن شده بود
 
زیر انداز خانه های دهات
کفن شاه بی کفن شده بود
37
0
موضوعقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعلی اکبر لطیفیان
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه,شور
زبانفارسی

حاج حسین طاهری
حاج مهدی اکبری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت