بالای سرت رسید و دستش پُر بود

بالای سرت رسید و دستش پُر بود
از کندی خنجر خودش دلخور بود
 
مردی که پس از کشتن تو در دستش
یک روسری و مقنعه و چادر بود
14
0
موضوعقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزعصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد حسن بیات لو
قالبرباعی
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت