این نغمه ها از عالم بالا می آید

این نغمه ها از عالم بالا می آید
با چه شکوهی دختر موسا می آید
دارد به سوی شهر قم زهرا می آید
معصومه دارد با برادرها می آید
 
صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
 
ای خاک خشک قم ببین باران رسیده
روزی رسان سفره ی ایران رسیده
ای اهل گریه، خواهر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بی سر و سامان رسیده
 
قربان چشمان تر و شب زنده دارش
جانم فدای آن غم و حال نزارش
 
گل بود، اما نیمه های راه، پژمرد
بسکه دلش را دوری یارش می آزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر می بُرد
از کوچه رد می شد ولی سیلی نمی خورد
 
در قم، چهل تا قلدر جنگی نمی دید
مثل مدینه کوچه ی تنگی نمی دید
 
شد تار اگر چشم تر او مثل زهرا…
شد آب اگر که پیکر او مثل زهرا…
نشکست هر دو زیور او مثل زهرا
خونی نمی شد بستر او مثل زهرا
 
داغی مگر بر سینه ی او ماند اصلاً
از محرم خود رو نمی گرداند اصلاً
 
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پرسوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
 
این روضه طولانی است، خیلی غم رسیده
دامان این آتش به خیمه هم رسیده
 
باید به استقبال این غم، سال ها رفت
زینب به جنگ اغلب جنجال ها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخال ها رفت
دست حرامی ها به سوی شال ها رفت
 
می زد میان کوچه ها فریاد زینب
هرجا کسی افتاد، می افتاد زینب
3
0
موضوعوفات حضرت معصومه (سلام الله علیها)
گریزورود به شهر قم حضرت معصومه (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعررضا دین پرور
قالبمربع ترکیب
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت