آقا سلام! خواهرتان روبراه نیست

آقا سلام! خواهرتان روبراه نیست
دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست
می‌خواست تا به طوس بیاید ولی نشد
ور نه رفیق بی کسی‌ات نیمه‌راه نیست
وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد
آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست
یک مرد هم نیامده نزدیک محملش
شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست
اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان
در قم محب فاطمه بودن گناه نیست
 
زینب کجا و محمل بی سایبان کجا
بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا
 
زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد
معصومه‌ات بجز تو کسی را صدا نزد
مسموم شد ولی به هوای زیارتت
با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد
می‌خواست تا شهیده شود مثل مادرش
هرچند تازیانه به او بی حیا نزد
از کوچه‌ای گذشت که نامحرمی نداشت
اطراف او کسی سخن نابجا نزد
آقا اجازه؟! فاطمه‌ی تو زمین نخورد
اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد
اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا
اورا کسی برای رضای خدا نزد
اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را
قم، امن بود، فاطمه را بی هوا نزد
 
این کوچه‌ها کجا! غم آن کوچه‌ها کجا! 
زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا
20
0
موضوعوفات حضرت معصومه (سلام الله علیها)
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمجید تال
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج حسن خلج
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت