یکبارِ دیگر شد جسارت کنج حجره

یکبارِ دیگر شد جسارت کنج حجره
مزد محبت شد خیانت کنج حجره   
 
شاگردِ جعده کار دستِ شیعه داده
فتنه گری کرده سرایت کنج حجره
 
از زهرِ أمّ الفضلِ ملعون شعله ور شد
قرانِ سرتاسر فضیلت کنج حجره
 
 
خیری ندید از همسری که قاتلش بود
انداخت او را بد به زحمت کنج حجره
 
دور و برش با عشوه ظرفِ آب در دست
کِل می کشید آن بی مروّت کنج حجره
 
لبهایش از فرط عطش از حرکت افتاد
بیتاب شد در اوج غربت کنج حجره
 
دلتنگِ بابا بود... دلتنگِ نگاهش
دلتنگِ قدری عشق و رأفت کنج حجره
 
یخ کرد دستانش، سرش سنگین شد و سخت-
افتاد با پهلو، به صورت کنج حجره
 
بخشنده بود و تا که محکم بر زمین خورد
ویران شد ارکانِ سخاوت کنج حجره
 
 
جان داد در اوج جوانی مثل مادر
میرفت مشتاقِ شهادت کنج حجره
 
با پای دل میرفت گریان سمت کوچه
با داغ مادر داشت خلوت کنج حجره
 
شد قاتلش آتش، لگد، قنفذ ،مغیره
جان داد پایِ این مصیبت کنج حجره!
13
0
موضوعشهادت امام جواد (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
شاعرمرضیه عاطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت