کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم

کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرارِ درد به جانش کشد زبانه منم
 
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بی‌کرانه منم
 
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بُوَد نشانه منم
 
کسی که همسریِ با علی بُوَد فخرش
ولیک غم زده بر هستی‌اش زبانه منم
 
کسی که سیده امّ‌البنین بُوَد نامش
ولیک مانده از این نام بی‌نشانه منم
 
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
 
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
 
کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
 
شنیده‌ام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
 
شنیده‌ام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
 
غریبِ دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
 
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمعِ خانه منم
 
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم

34
0
موضوعوفات حضرت ام البنين (عليها السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شاعرسید رضا موید خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت