چه کربلاست ! که عالم به هوش می آید

چه کربلاست ! که عالم به هوش می آید
هنوز ناله ی زینب به گوش می آید
 
چه موقفی ست ؟ که برتر ز کعبه می دانند
ملائکند که اذن دخول می خوانند
 
چه کعبه ای ست ؟ که حاجی شکسته است این جا
به سوی قبله اش احرام بسته است این جا
 
چه عرصه ای ست ؟ که دل , تَرک خواب می گوید
هنوز , تشنه لبی آب آب می گوید
 
چه چشمه ای ست ؟ که خون , جای اشک می جوشد
هنوز , اشک ز چشمان مشک می جوشد
 
چه محشری ست ؟ که هر دل , ز سینه آواره ست
هنوز , مادر اصغر کنار گهواره ست
 
چه منزلی ست ؟ که هر گوشه بیت الاحزان است
هنوز , موی همه نخل ها پریشان است
 
چه مضجعی ست ؟ که آید ملَک به سوی زمین
هنوز , ناطق قرآن فتاده روی زمین
 
تو گویی اشک , ز چشمان ماه می آید
صدای مادری از قتلگاه می آید
 
ز خاک , لاله و از سینه ناله می آید
هنوز , خون ز دو پای سه ساله می آید
 
چه ساعتی ست ؟ فلق با سپیده می گوید
چرا اذان , سرِ از تن بریده می گوید ؟
 
سری به نیزه به خواهر نظاره ای دارد
به طفلِ مانده به صحرا اشاره ای دارد
76
0
موضوعشهر کربلا ، بین الحرمین و... | شهر کربلا ، بین الحرمین و... امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | اماکن شریف
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعلی انسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی

حاج مجتبی رمضانی
حاج سید علی مومنی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت