ز چیست شور و فغان در جهان بپاست هنوز؟

باید بساط روضه دوباره به پا کنیم

صدای گریه تان پیر کرده عالم را

شادی برای تو، غم عالم برای من

خیمه ، عَلم ، کتیبه و پرچم بیاورید

یابن الحسن بیا که حلول محرم است

من که با تربت تو کام لبم باز شده

از خدا آمده‌ام تا به خدا برگردم

این روزها که بوی محرم گرفته است

شکر خدا دعای سحرها گرفته است

حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش

ستاره بود و شفق بود و فصل ماتم بود

این چشم‏ها برای که تبخیر می‏شود؟

باز این چه شورش است، که عالم به ماتم است

لباس مشکی ما را به دستمان بدهید

محرم اومد رفت ، ضریح ارباب هم رفت

دلیل داشت تب و تاب و بی قراری ما

گفت با کرب و بلا کعبه من از تو بهترم

عطری که از حوالی پرچم وزیده است

چه روی داده که کار زمانه، درهم شد

آوای ماتم و ماه محرم است

رسیده بوی کربلا بر مشام

عزادار بیایید دوباره شد محرم

نسیم کربلا مسیحای دلم

سلام بر زمین کرببلا سلام بر ریحانه ی مصطفی

السلام ای عشق، السلام ای ماه