پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش

پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
 
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
 
پسری را که بُود نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش
 
حسن عسکری از زهر جفا می‌سوزد
حجة بن الحسن از غم شده گریان به برش
 
چار ساله پسری مانده و صدها دشمن
که خداوند نگه دارد، از هر خطرش
 
دشمن افکنده ز پا نخل امامت را باز
کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش
 
خانه‌ای را که عدو دست به غارت زده است
آتش ظلم بر افروخته از بام و درش
 
آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز
 غیبتی را که بُود خون شهیدان اثرش
 
آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست
بار الها که "مؤید" نفتد از نظرش
31
0
موضوعشهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
گریز
شاعرسید رضا موید خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت