مویم که شد سفید فدای سرت حسین

مویم که شد سفید فدای سرت حسین
عباس من فدای علی اکبرت حسین
 
گفتم به آب لب نزند تا تو تشنه ای
در آب بود فکر تو آب آورت حسین
 
 
گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن
شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین
 
از چار نازنین پسرم یک سپر رسید
 با کاروان غمزده خواهرت حسین
 
اینجا همه زگریه من گریه می کنند
اما تو  خنده شد به دو چشم ترت حسین
 
این گریه ها برای دو دست بریده نیست
گریم به دست بسته دو خواهرت حسین
 
تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید
ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین
 
عباس آخرین نفسش روی پای تو
تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین
 
طبق سفارشم همه جا همره تو بود
جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین
 
از خواهرت شنیده ام ای شاه بی کفن
مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین
 
 
از خواهرت شنیده ام غارت شد از تنت
پیراهن و عمامه و انگشترت حسین
 
زهرا اگر نبود بگرید برای تو
من گریه میکنم عوض مادرت حسین
33
0
موضوعوفات حضرت ام البنين (عليها السلام)
گریزمصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شاعرعبدالحسین میرزایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت