مهرت به کائنات برابر نمی‌شود

مهرت به کائنات برابر نمی‌شود
داغی ز ماتم تو فزون‌تر نمی‌شود
 
از داغِ جان‌گدازِ تو ای گوهرِ وجود
سنگ است هر دلی که مکدّر نمی‌شود
 
ظلمی که بر تو رفت ز بیدادِ اهلِ ظلم
بر صفحه‌ی خیال مصوّر نمی‌شود
 
تنها جنازه‌ی تو شد آماجِ تیرِ کین
یک ره شد این جنایت و دیگر نمی‌شود
 
بی بهره از فروغ ولای تو یا حسن
مشمولِ این حدیثِ پیمبر نمی‌شود
 
فرمود دیده‌ای که کند گریه بر حسن
آن دیده کور واردِ محشر نمی‌شود
 
دارم امیدِ بوسه‌ی قبر تو در بقیع
اما چه می‌توان که میّسر نمی‌شود
 
با این ستم که بر تو و بر مدفنت رسید
ویران چرا بنای ستمگر نمی‌شود
 
آن را چه دوستی است "مؤید" که دیده‌اش
از خونِ دل ز داغِ حسن تر نمی‌شود
15
0
موضوعشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز
شاعرسید رضا موید خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت