منت ایزد را که شد از پرده غیب آشکار

منت ایزد را که شد از پرده غیب آشکار
آن‌که پیش‌از آفرینش بود حق را پرده‌دار
 
احمد و محمود ابوالقاسم محمد آن‌که بود
از طفیل هستی او ملک هستی برقرار
 
عرش را بود از ازل با فرش او چون نسبتی
بر مه و خورشید و انجم می‌نماید افتخار
 
گردهم خورشید را نسبت‌به رویش در جهان
زین شعف در رقص آید در هوایش ذره وار
 
بام کیوان را اگر از بهر او خوانم سریر
بر سرم ریزد بسی زین مژده در شاهوار
 
خود محال است اینکه بیند از بزرگی عکس او
مه اگر آیینه آید چرخ اگر آیینه‌دار
 
قرص مه در پیش روی اوست نقدی بی محک
جرم خور درپیش رأی اوست زری کم‌عیار
 
سرو خیزد تا قیامت گل بروید تا به حشر
گر نسیم گلشن کویش فتد بر شوره زار
 
کوی او با باغ جنت گر درآید در میان
عاقل آن باشد که کوی او نماید اختیار
 
گر سلیمان را نبودی نام او نقش نگین
کی مطیع امرش آمد وحش و طیر و مور و مار
 
نور او را گر نبودی جای در صلب خلیل
نور می‌آمد کجا از بهر او سوزنده نار
 
نوح را گر دیده سوی جودی جودش نبود
کشتی او را کجا بگرفت جودی در کنار
 
ای خدیو ملک امکان از گلستان جنان
کربلا را بین ز خون نوجوانان لاله‌زار
 
از غم هر لاله رویی اهل‌بیت خویش را
دل درون سینه بنگر همچو لاله داغ‌دار
 
آن حسین کورا نشاندی بر یسار و بر یمین
هین سنان را بر یمینش شمر را بین در یسار
 
از نهال قامت رعنا جوانان ای رسول
سروها افتاده بنگر بر لب هر جویبار
 
دست عباست ببین افتاده است از تیغ کین
فرق اکبر را دوتا بنگر ز تیغ آبدار
 
بر سر دوش حسینت از جفای حرمله
نوک پیکان را نگر بر حلق طفل شیرخوار
 
شد لگدکوب سم اسب از جفای کوفیان
آن تن پاکی که بنمودی به دوش خود سوار
 
آه و واویلا که بیرون کرد خصم از پیکرش
جامه کز رشته زهراش بودی پود و تار
 
بر فراز رفرف تمکین تو و در راه شام
زینب مظلومه ات بر ناقه عریان سوار
 
عرض جودی ای رسول اکرم باشد تو را 
اهل‌بیت عزتت از جور و عدوان گشت خوار
20
0
موضوعمدح حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبقصیده
سبک پیشنهادیمدح و مرثیه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت