مردک پست که عمری نمک حیدر خورد

مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد
 
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
 
هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم
نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد
 
آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم
مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد
 
سیلی محکم او چشم مرا تار نمود
مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد
 
حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد
 
قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما
وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد
9321
19
موضوعماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرمحمد بنواری (مهاجر)
قالبغزل
سبک پیشنهادیشور,واحد
زبانفارسی

حاج حسین طاهری
حاج غلامحسین علیزاده
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت