مبارکی تو و خود رزق بی حساب ،جواد

مبارکی تو و خود رزق بی حساب ،جواد
ندیده است شبیه تو را تراب ، جواد
 
برای وارث جود رضا شدن بی شک
نشد به جز تو کس دیگر انتخاب ، جواد
 
مگر به جز تو در این شهر هست خورشیدی
تن تو سوخت چرا زیر آفتاب ، جواد؟
 
سه روز چشم فلک روی بام بیدار است
دیار کفر خودش را زده به خواب ، جواد
 
به زخم های دلت ام فضل می خندد
نمک زده است دلت را کند کباب ، جواد
 
اگر چه کل جهان بر سرت خراب شده است
سرت ندیده به خود مجلس شراب ، جواد
 
هزار شکر که بعد از شهادتت دیگر
نبود صحبتی از معجر و نقاب ، جواد
34
0
موضوعشهادت امام جواد (علیه السلام)
گریزورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرشهریار سنجری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت